به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در حوزه مدیریت منابع انسانی و سازمان، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. جمعیتشناسان، جامعهشناسان و اخیراً روانشناسان و حتی اقتصاددانان، توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن، نظریهها و تحقیقات زیادی را بهوجود آورده و در حل مسائل و مشکلات مدیریت به کار گرفتهاند.
فرهنگ سازمانی بهعنوان مجموعهای از باورها و ارزشهای مشترک، بر رفتار و اندیشۀ اعضای سازمان اثر میگذارد و میتواند نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. فرهنگ سازمانی از اساسیترین زمینههای تغییر و تحول در سازمان است. فرهنگ در یک سازمان، همان نقش شخصيت در يک فرد را ايفا ميکند. فرهنگ، پنهان است اما قدرت ايجاد مفاهيم و جهتدهي حرکتها را دارد.
فرهنگ سازماني، مجموعه اي از معاني مشترک است با ويژگي هايي که نظام ارزشي حاکم بر سازمان را تشکيل ميدهد و باعث تمايز یک سازمان از سازمان ديگر میشود. در واقع همان عاملي است که شيوه انجام امور را تعيين ميکند و حال و هوايي است که هر تازه واردي در سازمان، آن را حس ميکند. فرهنگ آنقدر قوي است که ناخودآگاه در وجود فرد رخنه کرده و تفکر و رفتار سازماني وي را شکل میدهد.
کارکردها و اهمیت فرهنگ سازماني
فرهنگ سازمانی، کارکردها و نقشهاي متفاوتي ايفا ميکند؛ براي پي بردن به اينکه، اين کارکردها چگونه واقع ميشوند به طور مختصر به ويژگي مهم اين کارکردها اشاره ميشود:
• به کارکنان سازمان هويتي سازماني ميبخشد و آنچه يک سازمان را برجسته ميسازد، توانايي آن در جذب، پرورش و نگهداري افراد با استعداد است.
• فرهنگ، تعيين کننده مرز سازماني است، يعني سازمانها را از هم تفکيک ميسازد و نوعي احساس هويت در وجود اعضاي سازمان تزريق ميکند.
• فرهنگ، تعهد گروهي را آسان ميسازد. تعهد را اصولاً ميتوان به پيوند رواني فرد يا گروه به سازمان تعريف کرد که در آن احساس تعلق شغلي، وفاداري و باور به ارزشهاي سازماني جاي دارد.
• فرهنگ سازمان بر وظايف و نحوه عملکرد مديريت سازمان تأثير ميگذارد و با ايجاد محدوديتهايي براي مديريت، بيان ميکند که مدير چه کاري را ميتواند و چه کاري را نميتواند انجام دهد. رفتار مدير بايد مورد تأييد فرهنگ سازمان قرار گيرد، در غير اين صورت مطابق با ارزشها نخواهد بود و از سوي اکثريت اعضاي سازمان مورد تاييد قرار نميگيرد.
• فرهنگ به عنوان يک عامل کنترل به حساب ميآيد که موجب به وجود آمدن يا شکل دادن به نگرشها و رفتار کارکنان ميشود، به طوري که شايستگی و تناسب فرد در سازمان، تناسب نگرشها و رفتار فرد با فرهنگ سازماني را موجب ميشود که فرد بتواند به عنوان عضوي از سازمان درآيد.
• فرهنگ به سازمان کمک ميکند تا خود را با عوامل محيط خارجي وفق دهد.
تعریف فرهنگ سازمانی
فرهنگ:
فرهنگ در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که مهمترین آنها ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم، معارف و هنرهای یک جامعه است.
در فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ عبارت است از دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت.
دیکشنری وبستر، فرهنگ را مجموعهای از رفتارهای پیچیده انسانی میداند که شامل افکار، گفتار، اعمال و آثار هنری است.
فرهنگ سازمانی
به عقیده پروفسور هافستد، فرهنگ سازمانی عبارت است از اندیشه مشترک اعضای یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروهها و طبقهها مجزا میکند و در جایی دیگر، فرهنگ بهصورت مجموعهای از الگوهای رفتار اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر مصنوعات انسان و ویژگیهای فکری یک جامعه یا ملت تعریف میشود.
ادگار شاین، فرهنگ سازمانی را الگویی از مفروضات بنیادین میداند که بر اثر اندوختن از دشواريهاي سازگاري بیرونی و یکپارچگی درونی از سوي گروهی معین، آفریده، کشف و یا پرورده میشود.
استیفن رابینز، فرهنگ سازمانی را نمایانگر ادراک مشترک اعضاي سازمانی میداند که رفتار آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و معتقد است که در هر سازمان، ارزش ها، نمادها، مراسم و اسطورههایی وجود دارند که دائما در طول زمان تغییر میکنند، این ارزش هاي مشترک معین میکنند که کارمندان چگونه فضای پیرامون خود را درک کرده و به آن پاسخ دهند.
الگوی تعالی سازمانی EFQM 2020، فرهنگ سازمانی را مجموعه مشخصی از ارزشها و هنجارها میداند که در بین تمامی افراد و گروههای درون سازمان، مشترک بوده و بر رفتار تعاملی کارکنان با همدیگر و با ذینفعان بیرونی اثرگذار است.
ارزشهای سازمانی از دیدگاه الگوی تعالی سازمانی EFQM 2020، اصول و فلسفه عملیاتی هدایت کننده رفتارهای تعاملی کارکنان میباشند و به عبارتی دیگر، ارزشهای سازمانی راهنمای عمل کارکنان درخصوص اینکه چه چیزی خوب و مطلوب بوده و چه چیزی نامطلوب است، میباشند.
بنابر این، هستۀ اصلی فرهنگ سازمانی را ارزشهایی تشکیل میدهند که اعضاي سازمان همگی با هم در آن مشترک هستند و بر اساس این ارزشها، رفتارهاي درون سازمانی شکل میگیرند. فرهنگ سازمانی مجموعهاي از ارزشهاي کلیدي است که توسط تمامی اعضاي سازمان و به طور گسترده پذیرفته شده است.
و در نهایت میتوان گفت فرهنگ سازمانی، مرکب از نمادها، مراسم و اسطوره ها و مفروضات بنیادینی است که علاوه بر گذشت تاریخی، بین تمامی اعضای سازمان مشترک است.
مدیریت فرهنگ سازمانی و الگوی تعالی سازمانی ویرایش 1400 ملًی و EFQM 2020
نکات راهنمای مرتبط با الگوی تعالی سازمانی ویرایش 1400 ملًی و EFQM 2020:
سازمانهای متعالی در عمل:
• فرهنگ سازمانی را به منظور همسویی با رسالت سازمان، درک و هدایت میکند و تشخیص میدهد که چه موقع تطابق فرهنگی مورد نیاز است.
• ارزشهای سازمانی مطلوب را پرورش میدهد و آنها را به هنجارها و رفتارهای مطلوب ترجمه میکند و آنها را ترویج داده و به صورت شفاف از طریق اقدامات خود به نمایش میگذارد و اطمینان حاصل میکند که کارکنان نیز این ارزش ها را در رفتار خود به نمایش میگذارند.
سیستمهای ارزیابی عملکرد، قدردانی و پاداش را با ارزشهای سازمانی، به منظور پرورش فرهنگ مطلوب سازمان، همسو میکند و در این میان موفقیتهای کسب شده را ارج مینهند.
مدل های فرهنگ سازمانی:
مدل فرهنگ سازمانی کوئین و کمرون